..به هرکس دل سپردم بی وفا شد..
..چو پا بذرش شدم از من جدا شد..
..نمی دانم از اول بی وفا بود..
..یا نازش کشیدم بی وفا شد..
..کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده ی شهره..
..ماه توگوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره..
..سقف دلبستگی بی تو واسه من سایه نداره..
..دلم از روزی که رفتی همسایه نداره..
...هر زمان برق نگاهت زند اتش به دلی ...
...ای گل ناز از این سوخته خرمن یادار...
...کاش امتداد لحضه ها تکرار با تو بودن است...
سخت است می نوش کسی دیگر بود...
شمع شب خاموش کس دیگر بود...
بایاد کسی که دوستش می داری ...
یک عمر در اغوش کسی دیگر بود...
سهم من از زندگی هیچ بود...
دل به هرکس خوش نمودم پوچ بود...
رنج غربت به تن خسته نشست...
دردتنهایی عمرم را شکست...
روزگارم برخلاف ارزوهایم گذشت.
من نه عاشق هستم...
ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من...
من خودم هستم و ...
تنهایی و یک حس غریب ...
که به صد عشق و هوس می ارزد.
عاشق دیوانه ام از خود ندارم خانه ای
عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای
عاشقت گشتم گفتی که من دیوانه ام
عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای
دل زعشق روی تو حیران شد
درپی عشق تو سرگردان شد
باتو زیبا می شود فردای من
باتوشاداب می شود غم های من
روزگار اما وفا باما نداشت
طاقت خوشبختی ما را نداشت
سلام دوستان عزیزم خیلی دلم گرفته
فقط اینو میدونم که هیچ کس نمیتونه کمکم بکنه
درضمن ببخشید که نمیتونم بهتون سر بزنم اخه خیلی گرفتارم
دوستتون دارم
میشه تو چشمای تو گم شدو مرد..میشه دریارو به بغض توسپرد
...برای عاشقی عشقمو دادم.
...خیال کردم فقط عشقه که میمونه.
...ولی جای تمومه اون همه عشق.
...واسم موندش فقط.بغض شبونه.
...برای عاشقی ما کم نزاشتیم.
...خدا هم خودش اینو خوب میدونه .
...با این که دلم رو همه شکستن .
...میخونم بازم هنوزم عاشقونه.
...میخونم با خودم دیگه بریدم.
...دیگه به اخر جاده رسیدم.
...من که ميدانم شبي عمرم به پايان مي رسد...
...نوبت خاموشي من سهل واسان مي رسد...
...من که مي دانم که تا سرگرم بزم و مستي ام...
...مرگ ويرانگر چه بي رحم وشتابان مي رسد...
...من که مي دانم به دنيا اعتباري نيست...
...بين مرگ و ادمي قول و قراري نيست...
...من که مي دانم اجل ناخوانده وبيدادگر...
...سرزده مي ايد و راه فراري نيست...
...پس چرا ،پس چرا عاشق نباشم...
...دلی در عشق چون پروانه دارم ...
...زدرد سوختن پروا ندارم...
...نه لایق بر بساط خانقاهم...
...نه میل مسجد و میخانه دارم...
ان چنان رنجی که دنیا بر دل ما می کند ...
بردل هر کس کند ترک دنیا می کند ...
به دل می گویم فردا ترک دنیا میکنم...
چون که فردا رسد با دیدنت امروز و فردا میکنم.
...نه از خاکم نه از بادم نه در بندم نه ازادم
...نه ان لیلی تر از مجنون نه شیرینم نه فرهادم
...فقط مثل تو غمگینم فقط مثل تو دل تنگم
...اگر ابی تر از ابم اگر همزاد مهتابم
...بدونه تو چه بی رنگم بدونه تو چه بی تابم
...کاشکی که دردم یکی بود ...
...کاشکی که غم اندکی بود...
...کاشکی که درد دل من دردکم و کوچکی بود...
...نه هوایی نه هوسی دارم...
...نه به دل عشق نو رسی دارم...
...منه سرگردان در همه دنیا...
...منه تنها یه بی کسی دارم...
...درداکه تقدیر من رحمی به شادی نداشت...
...از سیب باغ دلم جز بذر حسرت نکاشت...
...نشنو از نی ، نی اسیری بینواست...
...بشنو از دل ،دل حریم کبریاست...
...نی بسوزد خاک و خاکستر شود...
...دل بسوزد خانه ی دلبر شود...
...وقتی که بن بست غربت سایه سارقفسم بود ...
...زیر رگبارمصیبت بی کسی تنهاکسم بود...
...میرسد روزی که بی من روزهارا سر کنی ...
...میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی...
...میرسدروزی که تنها در کنار عکس من ...
...نامه های کهنه ام رامو به مو از برکنی...
...دیدی اخرش نموندی منو تا جنون کشوندی...
...دلی که دادم دستت اخرش زدی شکوندی...
به چشم خسته ی من اسمون از سنگ شده....
لعنت به این تنهایی دلم برات تنگ شده....
کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه ی فردا نبود....
کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود....
.... یه شب بهم گفت ای مهربون....
..... من می مونم تو هم بمون....
....گفتش بهم ای با وفا...
.... یادت نره این عهدمون....
....حالا کجا رفت اون بی وفا...
... یکی داشت و یکی نداشت...
... اونی که داشت تو بودی اونی که تورو نداشت من...
... یکی خواست و یکی نخواست...
...اونی که خواست تو بودی و اونی که بی تو بودن رو نخواست من...
... یکی اورد و یکی نیاورد...
...اونی که اورد تو بودی و اونی که به جز تو به هیچ کسی ایمان نیاورد من...
... یکی موندو یکی نموند...
...اونی که موند تو بودی اونی که بدون تو نمی تونست بمونه من...
... یکی رفت و یکی نرفت...
...اونی که رفت تو بودی اونی که به خاطر تو تو قلب هیچ کسی نرفت من....
....داغ یک عشق قدیمو....
....شهر خاموش دلم رو....
.... اومدی تازه کردی....
.... تو پراوازه کردی.....
باهم رهسپار راه دردیم...
با هم لحظه ها را گریه کردیم...
ما در صدایی بی صدایی گریه بودیم...
ما از عبور تلخ لحظه قصه ساختیم...
شاید در این راه اگر با هم بمانیم...
وقت رسیدن شعر خوشبختی بخوانیم...
مرگ ان نيست كه در قبر سياه دفن شوم.....
مرگ ان است كه از خاطر تو با همه ي خاطره ها محو شوم.....
من اين جا بس دلم تنگ است...
وهر سازي كه مي بينم بد اهنگ است...
بيا ره توشه برداريم قدم در راه بي برگشت بگذاريم...
ببينيم اسمان هر كجا ايا همين رنگ است...
شاخه ها پژمرده است سنگها افسرده است...
روي ناله غم نياميخته بارنگ غروب...
اي تراود زلبم قصه سرددلم افسرده در اين تنگ غروب...
مراصدبار از خود برانی
دوستت دارم
به زندان خیانت هم کشانی
دوستت دارم
چه سود از مهر ورزیدن
چه حاصل از وفا کردن
مرا گر لایق بدانی یا ندانی
دوستت دارم
...دلم در بند دلدار است جز او عشقی نمی خواهم...
...تمنای از او دارم جز عشق چیزی نمی خواهم...
... من از دریای عشق او فقط یک قطره می خواهم...
یه عمری همه دنیارو گشتم...
به دنبال یه عشق صادقونه...
یه عشقی که بسازه دل رو از ما...
بشه تنها چراغ توی خونه...
یه عمری پی عشق بی هوس دویدم...
به دنبال یه عشق بی بهونه...
یه عشقی که بشه مرهم زخمام...
نشه بد تر نمک رو زخم کهنه...
5115 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
4 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian